تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/تا-ز-میخانه-و-می-نام-و-نشان-خواهد-بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

    سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

    تا زمانی که نام نشانی از میخانه و شراب باقی است، سر ما، خاک راه پیر مغان خواهد بود. (سر ما، خاک قدمهای پیر مغان خواهد بود. یا، مقصد و راهنمای ما، خاک راه پیر مغان خواهد بود - ما به دنبال پیر مغان روان خواهیم بود)

  2. حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است

    بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

    از همان ابتدای آفرینش، من حلقه به گوش پیر مغان هستم. راه و روش ما همان است که بود و همین گونه هم باقی خواهیم ماند.

  3. بر سر تربت ما چون گذری همت خواه

    که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

    وقتی که از سر مزار ما عبور می‌کنی، از روح ما مدد بخواه چرا که آرامگاه ما، زیارتگاه رندان جهان خواهد بود.

  4. برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو

    راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود

    ای زاهد خودبین، برو که رمز و رازی که در پرده جهان وجود دارد، از چشم و من تو پنهان است و پنهان هم باقی خواهد ماند.

  5. ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز

    تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود

    ترکی که من کشته مرده او هستم، امروز در حالت مستی بیرون رفت. بگذار تا ببینیم که خون از چشم چه کسی جاری خواهد شد.

  6. چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد

    تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود

    چشم من، از آن زمانی که از شوق تو سر بر شکاف قبر می‌گذارد تا اول صبح قیامت، همچنان چشم انتظار دیدن تو خواهد بود.

  7. بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد

    زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود

    اگر بخت حافظ بخواهد اینگونه یاری برساند، زلف معشوقه‌اش در دست دیگران خواهد افتاد.

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گون
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گون
  • پس زمینه شب متن نوشته:  سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گونه
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گون
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
زلف معشوقه به دست

    • مغان

      مغ
      مغان
      مغ به معنی پیشوای دین زرتشتی است و مغان، جمع آن. مغان در اصل قبیله ای از قوم ماد بودند که مقام روحانیت منحصراً به آنان تعلق داشت . آنگاه که آیین زرتشت بر نواحی غرب و جنوب ایران یعنی ماد و پارس مستولی شد مغان پیشوایان دیانت جدید شدند.
    • ازلم

      ازل
      همیشگی، زمانی که ابتدا ندارد
    • رندان

      رند
      شخص حیله‌گر و زیرک
      بی‌قید و لاابالی
    • همت

      همت
      اراده و آرزو و خواهش و عزم
      شجاعت و دلیری
      فال نیک
      بلند نظری
      (اصطلاح تصوف ) توجه قلب با تمام قوای روحانی خود به جانب حق ، برای حصول کمال در خود یا دیگری ، به نحوی که به غیر مقصود حقیقی ملتفت نشود. توجه پیر برای امر وجودی یا عدمی . نفس پیر. نفوذ ناپیدای شیخ در مریدان
    • همت خواه

      همت خواستن
      مدد خواستن از روح پیر یا مرشد برای سوق به سوی کمال
    • لحد

      لحد
      شکافی در قبر که جسد مرده را در آن قرار می‌دهند.