-
چه سروست آن که بالا می نماید
عنان از دست دل ها می رباید
-
که زاد این صورت منظور محبوب
از این صورت ندانم تا چه زاید
-
اگر صد نوبتش چون قرص خورشید
ببینم آب در چشم من آید
-
کس اندر عهد ما مانند وی نیست
ولی ترسم به عهد ما نپاید
-
فراغت زان طرف چندان که خواهی
وزین جانب محبت می فزاید
-
حدیث عشق جانان گفتنی نیست
و گر گویی کسی همدرد باید
-
درازای شب از ناخفتگان پرس
که خواب آلوده را کوته نماید
-
مرا پای گریز از دست او نیست
اگر می بنددم ور می گشاید
-
رها کن تا بیفتد ناتوانی
که با سرپنجگان زور آزماید
-
نشاید خون سعدی بی سبب ریخت
ولیکن چون مراد اوست شاید
چه سروست آن که بالا می نماید
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/چه-سروست-آن-که-بالا-می-نماید
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)