-
کسی که او نظر مهر در زمانه کند
چنان سزد که همه کار عاقلانه کند
-
هر آنچه خاطر موری ازو بیازارد
اگر چه آب حیاتست از آن کرانه کند
-
قناعتست و مروت نشان آزادی
نخست خانه دل وقف این دوگانه کند
-
چو نیک و بد به سر آید جهان همان بهتر
که زندگی همه بر طبع شادمانه کند
-
زبان ز گفتن و ناگفتنی نگه می دار
که شمع هستی خود در سر زبانه کند
-
درین سرای که اول ز آخرش عدمست
به خلق خوش طلب عمر جاودانه کند
-
زمانه را چو شناسی که چیست عادت او
روا بود که کسی تکیه بر زمانه کند
-
به نقد خوش خور و خوش نوش و نام نیک اندوز
که عاقل از پی یک نوش صد بهانه کند
-
مخور غمی که به فردا چگونه خواهد بود
که چرخ عمر تو ضایع برین ترانه کند
-
اگر چه عالم خاکی نیرزد اندر راه
برای تیر نظر عاقلی نشانه کند
-
ز گوشه ای به جهان ناکوتر تر نبود
که تا وظایف طاعات ازو دانه کند
-
کسی که صحبت سعدی طلب کند در دهر
سعادت دو جهانی طلب چرا نه کند
-
اگر چه کار عمارت طریق دانش نیست
علی الخصوص کسی کاندرین زمانه کند
-
بود هر آینه نزدیک عاقلان معذور
کسی که از پی مسکن اساس خانه کند
-
که گر چه مرغ توکل کند به دانه و آب
به دست خود ز برای خود آشیانه کند
قصاید فارسی پنجاه و نهم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/قصاید-فارسی-پنجاه-و-نهم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)