-
به طفلی درم رغبت روزه خاست
ندانستمی چپ کدام است و راست
-
یکی عابد از پارسایان کوی
همی شستن آموختم دست و روی
-
که بسم الله اول به سنت بگوی
دوم نیت آور سوم کف بشوی
-
پس آنگه دهن شوی و بینی سه بار
مناخر به انگشت کوچک بخار
-
به سبابه دندان پیشین بمال
که نهی است در روزه بعد از زوال
-
وز آن پس سه مشت آب بر روی زن
ز رستنگه موی سر تا ذقن
-
دگر دستها تا به مرفق بشوی
ز تسبیح و ذکر آنچه دانی بگوی
-
دگر مسح سر بعد از آن غسل پای
همین است و ختمش به نام خدای
-
کس از من نداند در این شیوه به
نبینی که فرتوت شد پیر ده
-
بگفتند با دهخدای آنچه گفت
فرستاد پیغامش اندر نهفت
-
که ای زشت کردار زیبا سخن
نخست آنچه گویی به مردم بکن
-
نه مسواک در روزه گفتی خطاست
بنی آدم مرده خوردن رواست
-
دهن گو ز ناگفتنیها نخست
بشوی ای که از خوردنیها بشست
-
کسی را که نام آمد اندر میان
به نیکوترین نام و نعتش بخوان
-
چو همواره گویی که مردم خرند
مبر ظن که نامت چو مردم برند
-
چنان گوی سیرت به کوی اندرم
که گفتن توانی به روی اندرم
-
وگر شرمت از دیده ناظرست
نه ای بی بصر غیب دان حاضرست
-
نیاید همی شرمت از خویشتن
کز او فارغ و شرم داری ز من
حکایت روزه در حال طفولیت
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/حکایت-روزه-در-حال-طفولیت
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9000 تومان)