-
-
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست
-
بیا که من و تو سرگذشت و خاطرات مشترکی داریم. اگر گناهی از من سر زده است یا اشتباهی کردهام بگو
-
-
-
روا بود که چنین بی حساب دل ببری
مکن که مظلمه خلق را جزایی هست
-
آیا سزاست که اینگونه بی حساب و کتاب ما را شیفتهی خود کنی؟ اینگونه با ما رفتار نکن چرا که جایی به دادخواهی مردم رسیدگی میشود و مجازات هم در نظر گرفته میشود
-
-
-
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
-
اگر ثروتمندان گاهی نگاهی بیندازند و ببینند که در کویشان گدایی هست، این نگاه کردنشان عیب به حساب نمیآید.
-
-
-
به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز
ز دوستان نشنیدم که آشنایی هست
-
چندین روز مطابق میل دشمنان و بیگانگان سپری شد و هیچ دوستی سراغ ما را نگرفت و نگفت که ما هم آشنایش هستیم
-
-
-
کسی نماند که بر درد من نبخشاید
کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست
-
کسی باقی نماند که دلش از درد من به رحم نیاید. کسی نگفت که این درد من، دوای دیگری جز او دارد.
-
-
-
هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی
از این طرف که منم همچنان صفایی هست
-
اگر هزار بار من را آشفته خاطر و مکدر کنی، از طرف من صفا و صمیمیت و اخلاص میبینی
-
-
-
به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت
هنوز جهل مصور که کیمیایی هست
-
بیماری مالیخولیا و جنون همچون آتشی بود که با دود آن، مغزم نابود شد. هنوز از روی نادانی خیال میکنم که شفایی برای این مرض وجود دارد.
-
-
-
به کام دل نرسیدیم و جان به حلق رسید
و گر به کام رسد همچنان رجایی هست
-
به آرزوی دلمان نرسیدیم و جانمان به لبمان رسید. اگر جانمان به دهانمان هم برسد، همچنان امیدواریم.
-
-
-
به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست
که در جهان بجز از کوی دوست جایی هست
-
به جان دوست قسم که سعدی عقیده ندارد که بجز کوی دوست جای دیگری هم وجود دارد.
-
بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/بیا-بیا-که-مرا-با-تو-ماجرایی-هست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)