-
برخیز که می رود زمستان
بگشای در سرای بستان
-
نارنج و بنفشه بر طبق نه
منقل بگذار در شبستان
-
وین پرده بگوی تا به یک بار
زحمت ببرد ز پیش ایوان
-
برخیز که باد صبح نوروز
در باغچه می کند گل افشان
-
خاموشی بلبلان مشتاق
در موسم گل ندارد امکان
-
آواز دهل نهان نماند
در زیر گلیم و عشق پنهان
-
بوی گل بامداد نوروز
و آواز خوش هزاردستان
-
بس جامه فروختست و دستار
بس خانه که سوختست و دکان
-
ما را سر دوست بر کنارست
آنک سر دشمنان و سندان
-
چشمی که به دوست برکند دوست
بر هم ننهد ز تیرباران
-
سعدی چو به میوه می رسد دست
سهلست جفای بوستانبان
برخیز که می رود زمستان
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/برخیز-که-می-رود-زمستان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)

نوروز
- نوروز
- روز نو، روز تازه. روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتداء بهار است.