-
شمع بگریست گه سوز و گداز
کاز چه پروانه ز من بیخبر است
-
بسوی من نگذشت آنکه همی
سوی هر برزن و کویش گذر است
-
بسرش فکر دو صد سودا بود
عاشق آنست که بی پا و سر است
-
گفت پروانه پر سوخته ای
که ترا چشم بایوان و در است
-
من بپای تو فکندم دل و جان
روزم از روز تو صد ره بتر است
-
پر خود سوختم و دم نزدم
گر چه پیرایه پروانه پر است
-
کس ندانست که من میسوزم
سوختن هیچ نگفتن هنر است
-
آتش ما ز کجا خواهی دید
تو که بر آتش خویشت نظر است
-
به شرار تو چه آب افشاند
آنکه سر تا قدم اندر شرر است
-
با تو میسوزم و میگردم خاک
دگر از من چه امید دگر است
-
پر پروانه ز یک شعله بسوخت
مهلت شمع ز شب تا سحر است
-
سوی مرگ از تو بسی پیشترم
هر نفس آتش من بیشتر است
-
خویشتن دیدن و از خود گفتن
صفت مردم کوته نظر است
کوته نظر
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/کوته-نظر
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
