-
-
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود آن چه ما پنداشتیم
-
ما از دوستان انتظار یاری و کمک داشتیم. اما آنچه که خیال میکردیم، نادرست بود.
-
-
-
تا درخت دوستی برگی دهد
حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم
-
برای آنکه درخت دوستی برگی برویاند، فعلاً رفتیم و بذری کاشتیم.
-
-
-
گفت و گو آیین درویشی نبود
ور نه با تو ماجراها داشتیم
-
بحث و جدل در آئین و مرام درویشی جایی ندارد وگرنه سخنان زیادی در دل داشتیم که به تو بگوییم
-
-
-
شیوه چشمت فریب جنگ داشت
ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
-
در ناز و کرشمه چشمانت، مکر و حیله جنگ وجود داشت. اما ما به اشتباه افتادیم و خیال کردیم که نشانه آشتی است.
-
-
-
گلبن حسنت نه خود شد دلفروز
ما دم همت بر او بگماشتیم
-
نهال زیبایی تو، به خودی خود، شعلهور کننده دلها نشد. ما با دمیدن گرمای همت (آه کشیدن)، آن را روشن کردیم.
-
-
-
نکته ها رفت و شکایت کس نکرد
جانب حرمت فرونگذاشتیم
-
مسائل زیادی پیش آمد ولی کسی شکایتی نکرد. ما رسم احترام را رعایت کردیم.
-
-
-
گفت خود دادی به ما دل حافظا
ما محصل بر کسی نگماشتیم
-
گفت: ای حافظ! این خودت بودی که به ما دل بستی، ما کسی را برای بدست آوردن دل دیگران استخدام نکردهایم.
-
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/ما-ز-یاران-چشم-یاری-داشتیم

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید:
حالیا
- حالیا
- اکنون ، حالا.
شیوه
- شیوه
- طرز، راه و روش
- خوی ، عادت
- ناز، کرشمه
- مکر
همت
- همت
- اراده و آرزو و خواهش و عزم
- شجاعت و دلیری
- فال نیک
- بلند نظری
- (اصطلاح تصوف ) توجه قلب با تمام قوای روحانی خود به جانب حق ، برای حصول کمال در خود یا دیگری ، به نحوی که به غیر مقصود حقیقی ملتفت نشود. توجه پیر برای امر وجودی یا عدمی . نفس پیر. نفوذ ناپیدای شیخ در مریدان
گلبن
- گلبن
- بوته گل سرخ
دم
- دم
- نفس
- گرما
- آه
- لحظه، هنگام
دلفروز
- فروز
- افروز
- شعله ورسازنده و افروزنده .
محصل
- محصل
- مأمور جمع مالیات یا هر وجه دیگری که از طرف حکومت به کسی یا به جماعتی تحمیل میشده است