زبان خامه ندارد سر بیان فراق
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/زبان-خامه-ندارد-سر-بیان-فراق

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)

  1. زبان خامه ندارد سر بیان فراق

    وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق

  2. دریغ مدت عمرم که بر امید وصال

    به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق

  3. سری که بر سر گردون به فخر می سودم

    به راستان که نهادم بر آستان فراق

  4. چگونه باز کنم بال در هوای وصال

    که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق

  5. کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی

    فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق

  6. بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود

    ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق

  7. اگر به دست من افتد فراق را بکشم

    که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق

  8. رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب

    قرین آتش هجران و هم قران فراق

  9. چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست

    تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق

  10. ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار

    مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق

  11. فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

    ببست گردن صبرم به ریسمان فراق

  12. به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ

    به دست هجر ندادی کسی عنان فراق

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (6000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نهادم بر آستان فراق
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
قرین آتش هجران و هم قران فراق
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سو
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نهادم بر آستان فراق
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
قرین آتش هجران و هم قران فراق
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سو
  • پس زمینه شب متن نوشته:  وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نهادم بر آستان فراق
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
قرین آتش هجران و هم قران فراق
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سودم
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نهادم بر آستان فراق
که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق
فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق
ز موج شوق تو در بحر بی کران فراق
که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق
قرین آتش هجران و هم قران فراق
تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق
مدام خون جگر می خورم ز خوان فراق
ببست گردن صبرم به ریسمان فراق
به دست هجر ندادی کسی عنان فراق زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سو
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سودم
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سودم
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نها
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سودم
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نها
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  زبان خامه ندارد سر بیان فراق
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
سری که بر سر گردون به فخر می سودم
چگونه باز کنم بال در هوای وصال
کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی
بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود
اگر به دست من افتد فراق را بکشم
رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب
چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده ست
ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار
فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق
به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق
به راستان که نه