-
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
-
چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
-
بر آستان مرادت گشاده ام در چشم
که یک نظر فکنی خود فکندی از نظرم
-
چه شکر گویمت ای خیل غم عفاک الله
که روز بی کسی آخر نمی روی ز سرم
-
غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
-
به هر نظر بت ما جلوه می کند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همی نگرم
-
به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد
ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/تو-همچو-صبحی-و-من-شمع-خلوت-سحرم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: