آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آن-که-رخسار-تو-را-رنگ-گل-و-نسرین-داد

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد

    صبر و آرام تواند به من مسکین داد

  2. وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت

    هم تواند کرمش داد من غمگین داد

  3. من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم

    که عنان دل شیدا به لب شیرین داد

  4. گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست

    آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد

  5. خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن

    هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

  6. بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی

    خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد

  7. در کف غصه دوران دل حافظ خون شد

    از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خو
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خو
  • پس زمینه شب متن نوشته:  صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خون
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین داد آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خو
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوا
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدین
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
وان که گیسوی تو را رسم تطاول آموخت
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
خوش عروسیست جهان از ره صورت لیکن
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
در کف غصه دوران دل حافظ خون شد صبر و آرام تواند به من مسکین داد
هم تواند کرمش داد من غمگین داد
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
از فراق رخت ای خواجه قوام الدی