-
در تمام طول تاریکی
-
سیرسیرکها فریاد زدند
-
ماه ای ماه بزرگ
-
در تمام طول تاریکی
-
شاخه ها با آن دستان دراز
-
که از آنها آهی شهوتناک
-
سوی بالا می رفت
-
و نسیم تسلیم
-
به فرامین خدایانی نشناخته و مرموز
-
و هزاران نفس پنهان در زندگی مخفی خاک
-
و در آن دایره ی سیار نورانی شبتاب
-
دقدقه در سقف چوبین
-
لیلی در پره
-
غوکها در مرداب
-
همه با هم همه با هم یکریز
-
تا سپیده دم فریاد زدند
-
ماه ای ماه بزرگ
-
در تمام طول تاریکی
-
ماه در مهتابی شعله کشید
-
ماه
-
دل تنهای شب خود بود
-
داشت در بغض طلایی رنگش می ترکید