کرم

کَرَم
جوانمردی، سخاوت
1

کاربردهای کرم

  • یکی را کرم بود و قوت نبود

    کفافش بقدر مروت نبود

  • چو دشمن کرم بیند و لطف و جود

    نیاید دگر خبث از او در وجود

  • برو ای گدای مسکین در خانه علی زن

    که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

  • مالداری را شیندم که به بخل چنان معروف بود که حاتم طائی در کرم ظاهر حالش بنعمت دنیا آراسته و خست نفس جبلی در وی همچنان متمکن

  • دست تضرع چه سود بنده محتاج را

    وقت دعا بر خدا وقت کرم در بغل