نوال

نَوال
دهش، بخشش
بهره، نصیب
سزاوار
1

کاربردهای نوال

  • ابوبکر سعد آن که دست نوال

    نهد همتش بر دهان سؤال

  • معصیت ورزیده ام هفتاد سال

    باز نگرفتی ز من روزی نوال

  • عاشق حقست او بهر نوال

    نیست جانش عاشق حسن و جمال

  • مرگ بی مرگی بود ما را حلال

    برگ بی برگی بود ما را نوال

  • کرد اشارت با غریمان کین نوال

    نک تبرک خوش خورید این را حلال

  • بی ازو ندهد کسی را حق نوال

    شمه ای گفتم من از صاحب وصال

  • گر بریزی خون حلالستت حلال

    ور ببخشی هست انعام و نوال

  • گر بدادی تشنه را بحری زلال

    در کرم شرمنده بودی زان نوال

  • امروز نام حاتم طی در زبان خلق

    صیت نوال خسرو صاحبقران فکند

  • هزار حاتم طی را به گاه فیض سخا

    به نان بحر نوال تو شرمسار کند

  • ستاره جیش قضا حمله و قدر قدرت

    سپهر بخشش دریا نوال کوه وقار

  • خسرو تاج بخش تخت نشین

    شاه دریا نوال کوه وقار

  • فراز بارگه خواجه زمین و زمان

    فلک مهابت مه روی آفتاب نوال

  • چو اندر لانه خود پادشاهند

    نوال پادشاهان را نخواهند