کاربردهای نوا
-
به نوید و به نوا طفل خوش است
من چه دارم ز نوا و ز نوید
-
از تو نستانم نوا و برگ را
گر بچشم خویش بینم مرگ را
-
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزل های حافظ از شیراز
-
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست
تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم
-
بلبلی بی دل نوایی می زند
بادپیمایی هوایی می زند
-
طبع نظامی که بدو چونگلست
بر گل او نغز نوا بلبلست
-
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا می فرستمت
-
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا می فرستمت
-
مغنی نوایی به گلبانگ رود
بگوی و بزن خسروانی سرود
-
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی نوا را
-
ای جهان را ز هیچ سازنده
هم نوا بخش و هم نوازنده
-
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
-
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش ناله های زار داشت