-
تا شکست قانون زن شکن
-
آه ای پیک پیک شادی بخش
-
نامه آورده ای ز همسر من
-
نامه از او که روزگاری داشت
-
سایه ی لطف و مهر بر سر من
-
نامه از اوست او که از تن او
-
بسترم گرم بود و رؤیایی
-
او که از بوسه بر رخم می زد
-
نقش صدگونه عشق و شیدایی
-
او که می گفت دوستت دارم
-
او که می گفت نگسلم پیوند
-
او که می گفت با وفای توأم
-
او که می گفت نشکنم سوگند
-
نامه از اوست او که رفت و شکست
-
عهد و پیمان مهر و یاری را
-
او که در گوش دیگران سر داد
-
نغمه ی عشق و بیقراری را
-
او که آگه نشد که همسر او
-
از کجا می خورد چه می پوشد
-
او که آگه نشد که کودک او
-
خون ز پستان رنج می نوشد
-
نامه از اوست او که سوی رهش
-
با ز هم چشم انتظار من است
-
آه می بخشمش که با همه عیب
-
پدر طفل شیرخوار من است
-
نامه از اوست ای خدا از اوست
-
بی وفا بر سر وفا آمد
-
او که بیجا ز کوی یاران رفت
-
عاقبت آمد و به جا آمد
-
می تپد دل درون سینه ی من
-
نامه را وکنم بگو چه کنم
-
نامه واشد ببوسمش یا نه
-
با خط دلفریب او چه کنم
-
چه در این نامه چیست هان این چیست
-
وای فرمان افتراق من است
-
مهر واخوردگی خط بطلان
-
بر من و هستیم طلاق من است