-
بازواشد ز چشمه ی نوشی
-
همچو باران زلال ژ ناز و نگاه
-
باز در جام جان من سر داد
-
همچو مهتاب باده ای دلخواه
-
بازم از دست می برد نگهی
-
نگهی چون شراب مستی بخش
-
چه نگاهی که همچو بوی گلاب
-
می شود در مشام جانم پخش
-
آه می نوشمت چو شیره ی گل
-
چیستی ای نگاه ناز آلود
-
تو گلابی گلاب شهد آگین
-
تو شرابی شراب گل پالود
-
چه شرابی کزان پیاله ی چشم
-
همجو لغزاب ساغر لبریز
-
می چکد خوش به کام تشنه ی من
-
آتش افروز و آرزو انگیز
-
آه پیمانه ای دگر که هنوز
-
می گدازد ز تشنگی جگرم
-
چه شرابی تو وه چه شورانگیز
-
سر کشیدم تو را و تشنه ترم