-
پیش رخ تو ای صنم کعبه سجود می کند
-
در طلب تو آسمان جامه کبود می کند
-
حسن ملائک و بشر جلوه نداشت این قدر
-
عکس تو می زند در او حسن نمود می کند
-
ناز نشسته با طرب چهره به چهره لب به لب
-
گوشه ی چشم مست تو گفت و شنود می کند
-
ای تو فروغ کوکبم تیره مخواه چون شبم
-
دل به هوای آتشت این همه دود می کند
-
در دل بینوای من عشق تو چنگ می زند
-
شوق به اوج می رسد صبر فرود می کند
-
آن که به بحر می دهد صبر نشستن ابد
-
شوق سیاحت و سفر همره رود می کند دل به غمی فروختم پایه و مایه سوختم
-
شاد زیان خریده ای کاین همه سود می کند
-
عطر دهد به سوختن نغمه زند به ساختن
-
وه که دل یگانه ام کار دو عود می کند
-
مطرب عشق او به هر پرده که دست می برد
-
پرده سرای سایه را پر ز سرود می کند