-
هجوم غرت شب بود و خون گرم شفق
-
هنوز می جوشید
-
هنوز پیکر گلگون آفتاب شهید
-
بر آن کرانه دشت کبود می جنبید
-
هنوز برکه غمگین به یاد می آورد
-
پرده رنگی روزی که دم به دم می کاست
-
تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام
-
ستاره ها به سلام تو آمدند سلام
-
سلام بر تو که چشم تو گاهواره روز
-
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
-
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست
-
سلام بر تو که از نور داشتی پیغام
-
تو چون شهاب گذشتی بر آن سکوت سیاه
-
توچون شهاب نوشتی به خون روشن خویش
-
که صبح تازه ز خون شهید خاست
-
ز بال سرخ تو خواندم در آن غروب قفس
-
که آفتاب رها گشتن قناری هاست