-
باز چو دیدم همه ره شیر بود
پیش و پسم دشنه و شمشیر بود
-
لیک درین خطه شمشیر بند
بر تو کنم خطبه به بانگ بلند
-
آب سخن بر درت افشانده ام
ریگ منم این که به جا مانده ام
-
ذره صفت پیش تو ای آفتاب
باد دعای سحرم مستجاب
-
گشته دلم بحر گهر ریز تو
گوهر جانم کمر آویز تو
-
تا شب و روزست شبت روز باد
گوهر شاهیت شب افروز باد
-
این سریت باد به نیک اختری
بهتر باد آن سریت زین سری
-
منکه سراینده این نوگلم
باغ ترا نغمه سرا بلبلم
-
در ره عشقت نفسی میزنم
بر سر کویت جرسی میزنم
-
عاریت کس نپذیرفته ام
آنچه دلم گفت بگو گفته ام
-
شعبده تازه برانگیختم
هیکلی از قالب نو ریختم
-
صبح روی چند ادب آموخته
پرده ز سحر سحری دوخته
-
مایه درویشی و شاهی درو
مخزن اسرار الهی درو
-
بر شکر او ننشسته مگس
نی مگس او شکر آلود کس
-
نوح درین بحر سپر بفکند
خضر درین چشمه سبو بشکند
-
بر همه شاهان ز پی این جمال
قرعه زدم نام تو آمد به فال
-
نامه دو آمد ز دو ناموسگاه
هر دو مسجل به دو بهرامشاه
-
آن زری از کان کهن ریخته
وین دری از بحر نو انگیخته
-
آن بدر آورده ز غزنی علم
وین زده بر سکه رومی رقم
-
گرچه در آن سکه سخن چون زرست
سکه زر من از آن بهترست
-
گر کم ازان شد بنه و بار من
بهتر از آنست خریدار من
-
شیوه غریبست مشو نامجیب
گر بنوازش نباشد غریب
-
کاین سخن رسته پر از نقش باغ
عاریت افروز نشد چون چراغ
-
اوست در این ده زده آبادتر
تازه تر از چرخ و کهن زادتر
-
رنگ ندارد ز نشانی که هست
راست نیاید به زبانی که هست
-
خوان ترا این دو نواله سخن
دست نکردست برو دستکن
-
گر نمکش هست بخور نوش باد
ورنه ز یاد تو فراموش باد
-
با فلک آنشب که نشینی بخوان
پیش من افکن قدری استخوان
-
کاخر لاف سگیت می زنم
دبدبه بندگیت می زنم
-
از ملکانی که وفا دیده ام
بستن خود بر تو پسندیده ام
-
خدمتم آخر به وفائی کشد
هم سر این رشته به جائی کشد
-
گرچه بدین درگه پایندگان
روی نهادند ستایندگان
-
پیش نظامی به حساب ایستند
او دگرست این دگران کیستند
-
من که درین منزلشان مانده ام
مرحله پیش ترک رانده ام
-
تیغ ز الماس زبان ساختم
هر که پس آمد سرش انداختم
-
تیغ نظامی که سر انداز شد
کند نشد گرچه کهن ساز شد
-
گرچه خود این پایه بیهمسریست
پای مرا هم سر بالاتریست
-
اوج بلندست در او می پرم
باشد کز همت خود برخورم
-
تا مگر از روشنی رای تو
سر نهم آنجا که بود پای تو
-
گرد تو گیرم که به گردون رسم
تا نرسانی تو مرا چون رسم
-
بود بسیجم که در این یک دو ماه
تازه کنم عهد زمین بوس شاه
-
گرچه درین حلقه که پیوسته اند
راه برون آمدنم بسته اند
-
پیش تو از بهر فزون آمدن
خواستم از پوست برون آمدن
در مقام و مرتبت این نامه
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/در-مقام-و-مرتبت-این-نامه
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(21500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(21500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(21500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(21500 تومان)