چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/چرا-نه-در-پی-عزم-دیار-خود-باشم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. چرا نه در پی عزم دیار خود باشم

    چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم

  2. غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم

    به شهر خود روم و شهریار خود باشم

  3. ز محرمان سراپرده وصال شوم

    ز بندگان خداوندگار خود باشم

  4. چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی

    که روز واقعه پیش نگار خود باشم

  5. ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان

    گرم بود گله ای رازدار خود باشم

  6. همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود

    دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم

  7. بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ

    وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
  • پس زمینه شب متن نوشته:  چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  چرا نه در پی عزم دیار خود باشم
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم
ز محرمان سراپرده وصال شوم
چو کار عمر نه پیداست باری آن اولی
ز دست بخت گران خواب و کار بی سامان
همیشه پیشه من عاشقی و رندی بود
بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم
به شهر خود روم و شهریار خود باشم
ز بندگان خداوندگار خود باشم
که روز واقعه پیش نگار خود باشم
گرم بود گله ای رازدار خود باشم
دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم
وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم