-
ای شما
-
ای تمام عاشقان هر کجا
-
از شما سوال می کنم
-
نام یک نفر غریبه را
-
در شمار نامهایتان اضافه می کنید
-
یک نفر که تا کنون
-
ردپای خویش را
-
لحن مبهم صدای خویش را
-
شاعر سروده های خویش را نمی شناخت
-
گرچه بارها و بارها
-
نام این هزار نام را
-
از زبان این و آن شنیده بود
-
یک نفر که تا همین دو روز پیش
-
منکر نیاز گنگ سنگ بود
-
گریه ی گیاه را نمی سرود
-
آه را نمی سرود
-
شعر شانه های بی پناه را
-
حرمت نگاه بی گناه را
-
و سکوت یک سلام
-
در میان راه را نمی سرود
-
نیمه های شب
-
نبض ماه را نمی گرفت
-
روزهای چهارشنبه ساعت چهار
-
بارها شماره های اشتباه را نمی گرفت
-
ای شما
-
ای تمام نامهای هر کجا
-
زیر سایبان دستهای خویش
-
جای کوچکی به این غریب بی پناه می دهید
-
این دل نجیب را
-
این لجوج دیر باور عجیب را
-
در میان خویش
-
راه می دهید