-
-
یکی در نجوم اندکی دست داشت
ولی از تکبر سری مست داشت
-
شخصی بهرهای از علم ستاره شناسی برده بود ولی سرمست از غرور بود
-
-
-
بر گوشیار آمد از راه دور
دلی پر ارادت سری پر غرور
-
از راهی دور به دیدار گوشیار آمد. در باطن میل زیادی به یادگیری داشت ولی سرش پر از باد غرور بود
-
-
-
خردمند از او دیده بردوختی
یکی حرف در وی نیاموختی
-
گوشیار دانا، چشم از او برداشت و حتی یک کلمه هم به او چیزی یاد نداد
-
-
-
چو بی بهره عزم سفر کرد باز
بدو گفت دانای گردن فراز
-
هنگامی که بدون اینکه از سفرش فایدهای برده باشد، قصد بازگشت کرد، گوشیار خردمند سربلند به او گفت:
-
-
-
تو خود را گمان برده ای پر خرد
انائی که پر شد دگر چون برد
-
تو به نظر خودت خیلی عقل داری. تو همچون ظرفی هستی که پر از آب است و بنابراین، گنجایش آب بیشتری ندارد.
-
-
-
ز دعوی پری زان تهی می روی
تهی آی تا پر معنای شوی
-
پر از ادعا هستی برای همین است که خالی (بیبهره) داری میروی. خالی بیا تا پر از معنی و دانش شوی
-
-
-
ز هستی در آفاق سعدی صفت
تهی گرد و باز آی پر معرفت
-
همانند سعدی، در سرزمینها، از هستی خالی شو (نیست شو) تا پر از معرفت و دانایی برگردی
-
حکایت در محرومی خویشتن بینان
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/حکایت-در-محرومی-خویشتن-بینان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
ارادت
- ارادت
- خواستن
- خواست ،میل، قصد
- علاقه مندی، سرسپردگی مرید به مرشد
- دوستی از روی اخلاص و بی ریایی
گوشیار
- گوشیار
- نام حکیمی بوده از فارس و شیخ ابوعلی سینا شاگردی او کرده است. از تالیفات اوست: 1-زیج جامع. 2- زیج بالغ. 3- مجمل الاصول . 4- المدخل فی صناعة علم النجوم . 5- معرفة الاصطرلاب و عمله
انائی
- اناء
- ظرف، سبو